ساریناسارینا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 8 روز سن داره

نی نی ناز مامان

4 مرداد 91

سلام به همه مامانهای مهربان بله... بالاخره سارینا خانوم ما بعد از یه سفر طولانی قدمهای کوچیکش رو به این دنیا گذاشت و روز چهارشنبه مورخ 4 مرداد 91 توی یه روز گرم تابستونی و به قول ما جنوبی ها خرما پزون در یمارستان حاجیه نرگس به جمع ما پیوست و خونواده کوچک ما سه نفره شد. هرچند روزای خیلی سختی رو پشت سر گذاشتم که بعدا قصه اونو مینویسم ولی خیلی خیلی خوشحالم و خدا رو شکر میکنم خدای من چه لذتی داره دیدن دخترم در آغوش کشیدنش بوسیدنش و وووو خدایا دوستت دارم امیدوارم هر کس که آرزوی مادر شدن داره هر چه زودتر بتونه این حس قشنگو با تمام وجودش درک کنه و خدا یه نی نی ناز و سالم بهش بده بدرود
9 شهريور 1391

دومین سالگرد عقد مامان بابای سارینا

سلام دختر گلم عزیز مادر و سلام به همه مادران دلسوز و مهربان دخترکم روز پنجشنبه ٨/٤/٩١ دومین سالگرد عقد من  و بابا مصطفی بود انشالله سال دیگه سومین سالگرد رو با شما جشن میگیریم بابایی وقتی اومد خونه واسم یه دسته گل و یه کیک ناز و کوچیک آورد عکس گرفتیم ولی از اونجایی که همچنان حالم خوش نیست نمیتونم فعلا بذارم توی وبت دوستت دارم گلم  
10 تير 1391

بدون عنوان

دختر گلم سارينا جونم سلام ديشب بابايي رفت و كمد و تختي رو كه واست گرفته بوديم رو آوردخونه امروز هم نصاب مياد نصبشون كنه مباركت باشه عزيز دل مادر  
18 خرداد 1391

روز پدر مبارک

مصطفی جان عزیز دلم روزت مبارک هم بعنوان یک مرد و هم بعنوان یک پدر همسر خوبم امسال اولین سال پدر شدنت هست این روز رو هم من و هم سارینا بهت تبریک میگیم شوهر گلم   روزت مبارک  
16 خرداد 1391

ظروف مسی

سلام نازنينم اين چند روز تعطيلي خاله عاطفه و بچه هاش رفتن اصفهان خونه ي دايي پيش ارمغان كوچولو از اونجا واست ظروف مسي آوردن خاله ميگه واسه سارينا كوچولو توي اين ظروف غذا درست كن تا كاملا سالم باشه دستشون درد نكنه  
16 خرداد 1391